ساعت 4
صبح که از خواب بیدار شده اید و برای خوردن آب به آشپزخانه
میروید در بین راه mail هایتان را چک میکنید.
وقتی
مودم را خاموش میکنید احساس پوچی میکنید انگار که عزیزی را از
دست داده اید.
تصمیم
میگیرید که یکی دو سالی بیشتر در دانشگاه باشید تنها برای دسترسی
رایگان به اینترنت.
در
نامه های پستی هم از smiley (مثل
<:)
استفاده میکنید.
تکالیفتان را به
فرم html در می آورید و آدرس آنرا به
استادتان میدهید.
سگتان هم برای
خودش یک صفحه وب دارد.
حتی خوابهای
شبتان هم به فرمت html است.
سنتان را هم به
صورت
x.3 نشان میدهید.
پسرتان جواد را ،
java صدا میزنید.
همسرتان را به
این شکل معرفی میکنید:
aghamoon@work.money
یا ayal@kitchen.home
آدرس منزلتان را به
این صورت روی پاکت نامه مینویسید:
http://12.amirabad.ave/no.135.html
همه ی دوستانتان در اسمشان یک
@ دارند.
از اینکه در یک آگهی ترحیم نمیتوان
آدرس email جدید مرحوم رانوشت ناراحت
هستید.
ارتباطتان با افراد منزل تنها از
طریق email است.
انتخاب بین پرداخت قبض آب و هزینه
ی اشتراک اینترنت آسان است ، مدتی باید بی آبی را تحمل کرد.
خانمتان روی مانیتور یک کلاه گیس
میگذارد که به شما یادآوری کند که او چه قیافه ای دارد.
بروی کنترل تلویزیونتان هم
double click می کنید.
نیمی از سفرتان در هواپیما را در
حالی طی میکنید که کامپیوتر کیفی تان روی پایتان و بچه تان را در
جهبه ی بالای سرتان گذاشته اید.