به سایت آلاله های الوند خوش آمدید

 

 

 

link
 

bu ali sina university

amir kabir university

sharif university

ferdosi university

 

 

ترکستان

ترکه تلويزيونو روشن مي کنه، مي بينه: هر 6 کانال قرآن داره، تلويزيونو خاموش مي کنه،
مي بوسه و مي ذاره رو تاقچه.

يه ترکه بلال مي خوره، از سر شب تا صبح اذون  مي ده.

از ترکه  مي پرسن؟ چه طوري ترک شدي ؟
مي گه: اولش تفريحي بود !!!

از يه ترکه مي پرسن؟ به کي مي خواي راي بدي؟
مي گه: به يکي از اين جاني ها،                                                      مي پرسن؟ يعني چي؟    مي گه: يا لاري جاني يا رفسن جاني !!!

يه روز به يه ترکه پول مي دن، بره مشروب بگيره، تو راه 110 رو مي بينه، مي ترسه و پول رو مي ندازه تو جوي !!!

یه ترکه مي گن: علي يارت، مي گه: ما قبلا يار کشي کرديم!!!

ترکه از يه بابايي مي پرسه؟ قبله کدوم طرفه؟ يارو بهش مي گه: اون طرف، ترکه مي پرسه؟ خيلي بايد برم ؟!!!

هم ولايتي هاي ترکه براي سال جديد، مي آن و اسم شهرشونو عوض مي کنن و مي ذارن
منچستر، بعد دم در ورودي شهر مي نويسن: به شهر منچستر خوش آمديد، شهرداري تبريز.

ترکه جورابش گشاد مي شه، ته جورابش دستمال مي ذاره.

ترکه از خواب مي پره، پاش مي شکنه.

ترکه داشت پرتقال پوست مي کند، مي گه: خدايا کاش توش موز باشه.

ترکه مي ره دکتر و مي گه: آقاي دکتر، من چند شبه که در خواب، مي بينم که با خرها فوتبال بازي مي کنم. دکتر مي گه: چند تا قرص برات
مي نويسم، از همين امشب شروع کن به خوردن.
ترکه مي گه : آقاي دکتر نمي شه از فردا
بخورم، چون امشب فيناله !!!

ترکه خواب مي بينه: ديگه نمي تونه ترکي صبحت کنه، صبح بلند مي شه و صدقه مي ده.

ترکه خونه ش آتيش مي گيره، آ ب نبوده خاموش کنه، تيمم مي کنه.

در يه کنفرانس علمي، دانشمندا از تمامي دنيا جمع شده بودن و بحث علمي مي کردن، هر کسي اختراع مهم شو مي گفت؛ بالاخره بازار بحث داغ بود. ترکه بلند مي شه و مي گه: همه بدونين که آب در 90 درجه به جوش مي آد، همه تعجب مي کنن، آخه آب در 100درجه به جوش مي آد. از ترکه مي خوان که بي آد روي سن و آزمايش رو انجام بده. از جاش که بلند مي شه، وسط هاي راه مي گه: ببخشين، حالا يادم اومد، اون زاويه 90درجه بود!!!

ترکه مي ره خواستگاري، پس از اين که خانواده دختر و خود دختر رضايتشون رو اعلام مي کنن، پدر دختره از آقا داماد مي پرسه؟ پسرم اين گلي رو که به يقه لباست آويختي، خار هاش اذيتت نمي کنه؟ داماد مي گه: خارا که نه اما گلدون اون که در شلوارمه خيلي اذيت مي کنه.

 next>

 

 

صفحه اول   |   مقاله   |   کامپیوتر  |   ادبی   |  طنز

 

copyright © 2005 all right reserved

استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع آزاد است

 

web designed by h.karbaschi